هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از درد و رنج عشق سخن میگوید، اما با وجود تلخیها، عاشق به عشق خود وفادار میماند. شاعر از غم و اندوه عشق مینالد، اما در عین حال به شیرینیهای آن نیز اشاره میکند. او از فریبهای معشوق آگاه است، اما باز هم عاشقانه دوستش دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوعات آن مانند درد عشق و فریب ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۲۰۹
غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکین تو
تریاک صد تلخی بود یک خنده شیرین تو
هرچند بیدردی بود غمگین برآید عاقبت
هرکو نشیند ساعتی با عاشق غمگین تو
میرم ز غم ایشمع اگر آیم ببزمت صبحدم
پروانه بینم سوخته افتاده بر بالین تو
کی از فریب عشوه ات چون دیگران گمره شوم
من عاشق دیرینه ام میدانم این آیین تو
اهلی ببوی عافیت چونگل قبای خسروی
خاری بهرسو میخورد از خرقه پشمین تو
تریاک صد تلخی بود یک خنده شیرین تو
هرچند بیدردی بود غمگین برآید عاقبت
هرکو نشیند ساعتی با عاشق غمگین تو
میرم ز غم ایشمع اگر آیم ببزمت صبحدم
پروانه بینم سوخته افتاده بر بالین تو
کی از فریب عشوه ات چون دیگران گمره شوم
من عاشق دیرینه ام میدانم این آیین تو
اهلی ببوی عافیت چونگل قبای خسروی
خاری بهرسو میخورد از خرقه پشمین تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.