هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان میشود که از عشق و هجران معشوق خود رنج میبرد. شاعر با استفاده از استعارههای زیبا مانند گل، عندلیب، و ماهی تشنه، احساسات عمیق خود را بیان میکند. او از طبع لطیف معشوق، آواز بلند، و فتنهانگیزی چشمهایش سخن میگوید و اظهار میکند که عشق معشوق رشتهی جانش را گسسته و تنها با مویی از او پیوند زندگی ممکن است. همچنین، شاعر از درد هجران و شربت مرگ سخن میگوید که گویی زهری در گلویش ریخته شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهی عمیق و استعارههای پیچیده است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'شربت مرگ' و 'زهری که ریخت هجر' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۲۱۰
نازکتر از گل است بسی طبع و خوی تو
آواز چون بلند کند کس بروی تو
یاران حریف جام وصال تو ای گلند
من عندلیب مستم و قانع ببوی تو
ای آب خضر ماهی لب تشنه توام
دریاب اگرنه میکشدم آرزوی تو
کس درنیافت مستی و هشیاری ترا
از چشم فتنه ساز و لب عشوه جوی تو
چون مرغ نیم بسمل از آن میطپم بخاک
کافتد مگر سرم دم آخر بسوی تو
عشقت گسست رشته جان آنچنانکه باز
پیوند زندگی نشود جز بموی تو
اهلی مگر بشربت مرگ از دلت رود
زهری که ریخت هجر بتان در گلوی تو
آواز چون بلند کند کس بروی تو
یاران حریف جام وصال تو ای گلند
من عندلیب مستم و قانع ببوی تو
ای آب خضر ماهی لب تشنه توام
دریاب اگرنه میکشدم آرزوی تو
کس درنیافت مستی و هشیاری ترا
از چشم فتنه ساز و لب عشوه جوی تو
چون مرغ نیم بسمل از آن میطپم بخاک
کافتد مگر سرم دم آخر بسوی تو
عشقت گسست رشته جان آنچنانکه باز
پیوند زندگی نشود جز بموی تو
اهلی مگر بشربت مرگ از دلت رود
زهری که ریخت هجر بتان در گلوی تو
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.