۱۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۱۱

دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او
نهاده رو ببیابان ببوی سنبل او

ز خار خار دلم داغ حسرتست بدست
کسیکه خار نشاند همین بود گل او

صدای تیشه فرهاد ذوق عشق دهد
نه صوت صحبت پرویز و بانگ غلغل او

چرا بهم نزند چشم پیش او نرگس
اگرنه خیره شدش دیده در تامل او

بجای سوزن عیسی بچشم من خارست
گذشته پایه ترک من از توکل او

طبیب من چو مسیحا بمرده جان بخشد
بلاست این که مرا میکشد تغافل او

بسوخت اهلی و از داغ عشق ناله نکرد
صد آفرین خدا باد بر تحمل او
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.