هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، با استفاده از تصاویر آتشین و شراب، به موضوعاتی مانند عشق، رهایی از رنج، و جستجوی معنویت میپردازد. شاعر از معشوق میخواهد که مانند آفتاب بدرخشد، به حکایتهایش گوش دهد، و با لطف یا عتاب با عاشق رفتار کند. همچنین، اشارهای به مفاهیم عرفانی مانند کشتی نجات و رهایی از عذاب هجران دارد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به شراب و مفاهیم نمادین آن ممکن است نیاز به درک بالاتری از ادبیات فارسی داشته باشد.
شمارهٔ ۱۲۱۸
بنمای آتشین رخ و مست شراب شو
ماییم و پاره جگری گو کباب شو
برخیز اگر هوای صبوحیست ایگلت
حاجت بصبح نیست تو خود آفتاب شو
خود را مده بخواب که دارم حکایتی
بشنو فسانه من و آنگه بخواب شو
یکباره عاشق از در خود همچو سگ مران
گاهی بلطف کوش و گهی بر عتاب شو
یا چشمه حیات بپوش ای خضر ز خلق
یا دستگیر تشنه بیک جرعه آب شو
کشتی باده کشتی نوحست پیش ما
گو سیل غم ببار و جهان گو خراب شو
تا کی عذاب دوزخ هجران کشد کسی
اهلی ببر ز خویش و خلاص از عذاب شو
ماییم و پاره جگری گو کباب شو
برخیز اگر هوای صبوحیست ایگلت
حاجت بصبح نیست تو خود آفتاب شو
خود را مده بخواب که دارم حکایتی
بشنو فسانه من و آنگه بخواب شو
یکباره عاشق از در خود همچو سگ مران
گاهی بلطف کوش و گهی بر عتاب شو
یا چشمه حیات بپوش ای خضر ز خلق
یا دستگیر تشنه بیک جرعه آب شو
کشتی باده کشتی نوحست پیش ما
گو سیل غم ببار و جهان گو خراب شو
تا کی عذاب دوزخ هجران کشد کسی
اهلی ببر ز خویش و خلاص از عذاب شو
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.