هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد دوری از معشوق و آرزوی وصال است. شاعر خود را مانند مگس‌هایی می‌داند که به شکر معشوق جذب شده‌اند اما توسط رقیبان دور می‌شوند. او از غم هجران می‌نالد و از معشوق می‌خواهد که بازگردد و بوی خود را به او برساند. شاعر همچنین به مقایسه‌ای بین خود (پیر) و معشوق (جوان) پرداخته و از دوری از دیدار معشوق شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عارفانه عمیق است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۲۶

مشتی مگسانیم سپند شکر تو
ما را بچه رانند رقیبان ز بر تو

از دیده بدل رفتی و نزدیک هلاکم
بازآ که بسی دور کشید این سفر تو

بفرست بمن بوی خود ای یوسف مصری
کز رشگ عزیزان ندهندم خبر تو

ایکعبه جان روی من از قبله بگردد
گر قبله حاجت بودم غیر در تو

هرچند که من پیرم و تو نخل جوانی
پیش آی که دستی بزنم در کمر تو

خورشید رخا، هستی خود باز ندیدم
تا ذره صفت دور شدم از نظر تو

اهلی چو نماند از غم او در جگرت آب
حیران لب خشکم و این چشم تر تو
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.