هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر به بیان احساسات عمیق خود نسبت به معشوق یا پروردگار می‌پردازد. او از وفاداری، فداکاری، درد عشق و نیاز به وصال سخن می‌گوید و از معشوق به عنوان منبع نور و زندگی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۲۷

قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو
بیوفایی و وفا قدر ندارد بر تو

گر ز ما جان طلبی از تو نداریم دریغ
جان و سر هر دو فشانیم بخاک در تو

درد می گرچه بزهر غم ما تریاک است
بایدش چاشنیی از لب چون شکر تو

میگذارم همه تن شمع صفت پیش تو لیک
روح می پروردم صحبت جان پرور تو

ای میت شیره جان نقل شرابت چکنم
که کباب جگر من نبود در خور تو

خسروا، گر ندهی جرعه جامی به فقیر
چه سفال می رندان و چه جام زر تو

آفتابی تو و یک ذره ز اهلی تا هست
نیست ممکن که بپوشد نظر از منظر تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.