هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و شیفتگی خود به معشوق سخن می‌گوید و از تأثیر شگفت‌انگیز او بر خود می‌نویسد. معشوق با جمال و رفتارش، شاعر را حیران و خشک‌اندود کرده است. شاعر به قدرت معشوق اشاره می‌کند که می‌تواند مرده را زنده کند، همچون مسیح، و از ضعف طالع خود می‌نالد که بیمار از او مانده است. همچنین، شاعر به عزت و شکوه معشوق اشاره کرده و از خجالت یوسف در برابر او سخن می‌گوید. در پایان، شاعر از معجزات حسن معشوق می‌گوید که بارها دیده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۲۸

بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ازو
خشک برجا مانده ام چون صورت دیوار ازو

او که از لب زنده سازد مرده را همچون مسیح
ضعف طالع بین که من چون مانده ام بیمار ازو

با چنین عزت که آن سلطان خوبان را بود
میبرد یوسف خجالت بر سر بازار ازو

قاصدم گفت آنپری در کشتنت گوید سخن
جان دهم صدبار اگر این بشنوم یکبار ازو

مرده را گر جان دهد اهلی نمیباشد عجب
معجز حسن است و من این دیده ام بسیار ازو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.