هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن میگوید و از رنجها و داغهای دلش مینالد. او از بیرحمی و سنگدلی معشوق شکایت دارد، اما در عین حال مجذوب زیبایی و جذابیت اوست. شاعر از ناتوانی خود در رهایی از چنگال این عشق و از تضادهای رفتار معشوق (صلح و جنگ، دلجویی و بیرحمی) میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل موضوعات عاشقانه پیچیده و احساسات شدید است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و زبان شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۲۳۲
ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ تو
بسته راه زندگی بر من دهان تنگ تو
نیمه جانی کز کف خوبان برون آورده ام
چون کنم دیگر که بیرون آورم از چنگ تو
در عتابی با من و آهسته می خندد لبت
وه چه دلجویی بمیرم پیش صلح و جنگ تو
سوختم از شوق تو بر من دلت رحمی نکرد
آه از این بیرحمی و وای از دل چون سنگ تو
بر قد خوبان نظر هر چند اهلی میکند
کس ندارد اعتدال قد شوخ و شنگ تو
بسته راه زندگی بر من دهان تنگ تو
نیمه جانی کز کف خوبان برون آورده ام
چون کنم دیگر که بیرون آورم از چنگ تو
در عتابی با من و آهسته می خندد لبت
وه چه دلجویی بمیرم پیش صلح و جنگ تو
سوختم از شوق تو بر من دلت رحمی نکرد
آه از این بیرحمی و وای از دل چون سنگ تو
بر قد خوبان نظر هر چند اهلی میکند
کس ندارد اعتدال قد شوخ و شنگ تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.