هوش مصنوعی: شاعر (صبا) در این شعر عاشقانه و عارفانه، ابراز عشق و وفاداری بی‌حد خود را به معشوق بیان می‌کند. او از جایگاه والای معشوق در زندگی خود می‌گوید، از عشق بی‌پایان خود به معشوق سخن می‌راند و از معشوق می‌خواهد که از حال گدای عشقش غافل نماند. شاعر حتی حاضر است در راه معشوق فدا شود و جان خود را نثار کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند فداکاری در راه عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۳۴

من بنده صبا که دهد عرض رای تو
کز عرض بند گیست مرادم دعای تو

جای تو بود دیده شب زنده دار من
باز آکه هیچکس ننشیند بجای تو

آن آفتاب مهر فزایی که همچو من
ذرات کاینات بود در هوای تو

غافل مشو ز حال گدایی که دایمش
دست دعا گشاده بود از برای تو

اهلی که جان بپای تو میداد روز وصل
گر کشته در فراق تو گردد فدای تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.