۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۳۵

ماییم دل و دین بسر کار تو کرده
نقد دو جهان در سر بازار تو کرده

داد از که ستانیم مگر هم زلب تو
زانها که بما نرگس خونخوار تو کرده

ای کان مروت مکش اینخسته جگر را
امروز که جا سایه دیوار تو کرده

هم عاقبت ازبند فراقم برهاند
آنکسکه من خسته گرفتار تو کرده

رحمی بکن ایگل که بصد نازبر آرد
اهلی دل خود را که چنین خوار تو کرده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.