هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به توصیف زیباییهای معشوق و تأثیر عمیق عشق بر خود میپردازد. او از گلرخان حجابزده، گلشن حسن، نرگس مست، لاله و نسرین خوابزده، و لب دوای جان خود سخن میگوید. همچنین، شاعر از شور، گریه، و خونابه دل خود و تأثیر خنده معشوق بر دلش یاد میکند. در پایان، او از خیال سبز خطی و نقشی عجیب بر آب سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۲۳۶
زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده
شکسته رنگ چو گلهای آفتاب زده
رخ تو گلشن حسن است و نرگس مستت
میان لاله و نسرین فتاده خواب زده
من از لب تو خرابم همآن دوای منست
که هم شراب یرد زحمت شراب زده
ز شور و گریه و خونابه دلم پیداست
که خنده تو نمک بر دل کباب زده
خیال سبز خطی بست دیده اهلی
نظر کنید که نقشی عجب بر آب زده
شکسته رنگ چو گلهای آفتاب زده
رخ تو گلشن حسن است و نرگس مستت
میان لاله و نسرین فتاده خواب زده
من از لب تو خرابم همآن دوای منست
که هم شراب یرد زحمت شراب زده
ز شور و گریه و خونابه دلم پیداست
که خنده تو نمک بر دل کباب زده
خیال سبز خطی بست دیده اهلی
نظر کنید که نقشی عجب بر آب زده
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.