هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و هوس سخن می‌گوید و بیان می‌کند که بدون معشوق آرامش ندارد. او از خواب‌های پریشان و بی‌قراری خود می‌گوید و تنها در مستی آرام می‌گیرد. همچنین، به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند و عشق را به عنوان یک فسانه توصیف می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و شراب‌خواری نیاز به درک مناسب از زمینه‌های فرهنگی و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۲۴۲

تو ببزم عیش و نبود ره من در آن میانه
بچه حیله پیشت آیم چه سخن کنم بهانه

هوس فسانه یا رب شودت گهی که با من
بتو گویم از غم خود سخنی در آن فسانه

همه شب بخواب بینم بطواف کعبه خود را
چو شبی رسد بکویت سر من بر آستانه

بخدا که بیتو جایی نبود قرار و خوابم
مگر آنکه مست افتم بدر شرابخانه

دو لب تو را چو اهلی نگزد زرشک میرد
که مدام عیش دارد لب جام از آن میانه
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.