هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که در آن شاعر از مینوشی و مستی دلگرفته سخن میگوید و از ساقی میخواهد که دیگر به او شراب ندهد. او از توبه و پرهیز از گناه صحبت میکند و به زاهد و ساقی اشاره میکند که هر کدام به دنبال بهشت و میهستند. شاعر همچنین از زیباییهای دنیوی و عشق به خوبان پرهیز میدهد و بر خودسازی و دوری از ملامت تأکید میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مینوشی و مستی ممکن است برای گروههای سنی پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۲۵۱
ساقیا، باده بدین مست دل افتاده مده
مستم از خون دل خود دگرم باده مده
منعم ای پیر ره از هر چه کنی میشنوم
توبه از دست نگارین و رخ ساده مده
تو گرفتار خودی پند تو بنداست ایشیخ
برو و زحمت رندان دل آزاده مده
جنت و می طلبد زاهد و ساقی گوید
که ز کف جنت نقد و می آماده مده
آب حیوان مطلب همچو سکندر زنهار
عمر بر باد پی روزی ننهاده مده
برو ای صورت چین و زخدا شرم بدار
حسن خود جلوه بر آن حسن خداداده مده
اهلی از سنگ ملامت اگر هست حذر
دل دیوانه بخوبان پریزاده مده
مستم از خون دل خود دگرم باده مده
منعم ای پیر ره از هر چه کنی میشنوم
توبه از دست نگارین و رخ ساده مده
تو گرفتار خودی پند تو بنداست ایشیخ
برو و زحمت رندان دل آزاده مده
جنت و می طلبد زاهد و ساقی گوید
که ز کف جنت نقد و می آماده مده
آب حیوان مطلب همچو سکندر زنهار
عمر بر باد پی روزی ننهاده مده
برو ای صورت چین و زخدا شرم بدار
حسن خود جلوه بر آن حسن خداداده مده
اهلی از سنگ ملامت اگر هست حذر
دل دیوانه بخوبان پریزاده مده
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.