هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به بیان دردها و رنجهای بشری میپردازد. با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند طوفان نوح، شهسوار، قارون و مجنون، شاعر از ناپایداری دنیا، ظلم حاکمان، و رنجهای عاشقانه سخن میگوید. در پایان، شاعر اشاره میکند که عشق و مستی میتواند انسان را از جامعه دور کند، همانطور که مجنون از مردم گریخت.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی نیاز به پیشزمینهای از ادبیات فارسی دارند.
شمارهٔ ۱۲۵۷
نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده
صد چو آن طوفان در آب دیده ما گم شده
شهسوارا، تا تو جولان میکنی بر رخش ناز
بس سر پاکان که خاک راه و زیر سم شده
تند میرانی و بس کز هر طرف آهیست گرم
مرکبت غرق عرق از فرق سر تا دم شده
سوختم تا شب سگش را خفته دیدم بر زمین
بهر او خاکستر من بستر قاقم شده
پیش رندان قصه قارون مگو در میکده
زانکه صد قارون نهان در پای خاک خم شده
میرمد آهوی چشم مست او از مردمان
زان سبب اهلی چو مجنون وحشی از مردم شده
صد چو آن طوفان در آب دیده ما گم شده
شهسوارا، تا تو جولان میکنی بر رخش ناز
بس سر پاکان که خاک راه و زیر سم شده
تند میرانی و بس کز هر طرف آهیست گرم
مرکبت غرق عرق از فرق سر تا دم شده
سوختم تا شب سگش را خفته دیدم بر زمین
بهر او خاکستر من بستر قاقم شده
پیش رندان قصه قارون مگو در میکده
زانکه صد قارون نهان در پای خاک خم شده
میرمد آهوی چشم مست او از مردمان
زان سبب اهلی چو مجنون وحشی از مردم شده
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.