هوش مصنوعی: این شعر از رنج‌های عشق و بی‌عدالتی‌های جهان سخن می‌گوید. شاعر از درد عشق، سنگدلی معشوق، و ناملایمات روزگار شکایت دارد و آرزوی رهایی از این رنج‌ها را می‌کند. همچنین، او به ستایش معشوق و وفاداری عاشقان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و ناامیدی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۲۶۱

مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده
که بهر غنچه ازین باغ دلی پاره شده

صحبت خلق جهان مایه آزار دل است
ای خوش آندل که بکوی عدم آواره شده

از ستمهای تو ایماه که نالد بفلک
که فلک همچو تو بد مهر و ستمکاره شده

عاشقان تو بشبگیر در آن قافله اند
که چراغ رهشان ثابت و سیاره شده

آه ازین سنگدلی وه که اثر در تو نکرد
آب چشمم که رهش در جگر خاره شده

جان همه لطف تو اهلی سگ تو
چاره او کن از الطاف که بیچاره شده
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.