۱۴۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۶۳

در حسرت تو مردن ما از حیات به
بی التفاتیت ز هزار التفات به

صد جان فدای باده عشقت که این شراب
هرچند آتش است ز آب حیات به

کی نیشکر چو قد تو شیرین شمایل است
کاین نخل میدهد رطبی از نبات به

بازی خورد فرشته از آنرخ چه جای عقل
ایشاه حسن، عقل درین عرصه مات به

اهلی کسیکه عاشق و مست است و پاکباز
انصاف اگر بود ز ملک در صفات به
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.