هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد فراق و عشق سخن می‌گوید. او با تصاویر شاعرانه مانند طوفان، گل و خار، و دود از خرمن، احساسات خود را بیان می‌کند. شاعر از رنج دوری معشوق و اشتیاق به وصال او می‌نالد و در نهایت، عشق را به عنوان ارزشی والا می‌ستاید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عارفانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۶۵

از خواب جامه چاک و پریشان برآمده
صبح قیامتش ز گریبان برآمده

ای مردم دو دیده به کشتی چشم من
بنشین که از فراق تو طوفان برآمده

دور از گل رخ تو چو مجنون گریستم
چندانکه گل ز خار مغیلان برآمده

هرگه که آهی از غم داغت کشیده ام
دودی ز خرمن مه تابان برآمده

تا خط دمید گرد رخ روحپرورت
چون من هزار سوخته از جان برآمده

جان خوش بود بپای تو دادن بهر طرف
هرجا که بیتو مانده پریشان برآمده

اهلی چو کوهکن چه کنی ناله از هلاک
کاین کار سخت برتو خوش آسان برآمده
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.