۱۳۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۶۷

روی نیاز بر ره آنسرو ناز به
جانی که دادنی است بروی نیاز به

بر باد فتنه اطلس گل زود میرود
چونسرو ژنده پوشی و عمر دراز به

جاییکه میتوان بسگ او رفیق شد
آنجا اگر فرشته بود احتراز به

گر مرگ لازم است به خامی چرا رویم
جان سوختن چو شمع بسوز و گداز به

بهر خدا مبند در ای پیر میفروش
بر روی عاشقان در میخانه باز به

زاهد تو و نماز که ما را نیاز بس
در حضرت کریم نیاز از نماز به

اهلی صبور باش که زخم دل ترا
آخر بلطف خویش کند چاره ساز به
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.