هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مفاهیمی مانند گل، شراب، عشق و رنج سخن میگوید. شاعر از غنچه و گل به عنوان نمادهای زیبایی و زوال زندگی یاد میکند و از عشق و درد آن سخن میگوید. همچنین، به مفاهیمی مانند نور، پرده و خاکدان دهر اشاره میکند که نشاندهندهی نگاه عرفانی به جهان است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند شراب و خونخوردن ممکن است نیاز به توضیح بیشتری برای گروههای سنی پایینتر داشته باشد.
شمارهٔ ۱۲۷۷
در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده یی
جامی بکش بشادی گل ورنه مرده یی
ساقی شراب تلخ ترا خوشگوار نیست
عیب نمیکنم که چو من خون نخورده یی
سر میزند اشعه نورت چو آفتاب
از چشمهای پرده چه در زیر پرده یی
گیرم که مدعی همه عالم ز رشک سوخت
غم نیست چون تو در دل ما خانه کرده یی
خرمن چو گل بباده ایسرو پیش یار
در خاکدان دهر چرا پافشرده یی
اهلی چه عاشقی که نمیری ز درد عشق
ناموس اهل عشق تو بیدرد برده یی
جامی بکش بشادی گل ورنه مرده یی
ساقی شراب تلخ ترا خوشگوار نیست
عیب نمیکنم که چو من خون نخورده یی
سر میزند اشعه نورت چو آفتاب
از چشمهای پرده چه در زیر پرده یی
گیرم که مدعی همه عالم ز رشک سوخت
غم نیست چون تو در دل ما خانه کرده یی
خرمن چو گل بباده ایسرو پیش یار
در خاکدان دهر چرا پافشرده یی
اهلی چه عاشقی که نمیری ز درد عشق
ناموس اهل عشق تو بیدرد برده یی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.