هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از رنجها و حسرتهای عاشقانه خود سخن میگوید. او از بیوفایی و ظلم معشوق شکایت دارد و به یادآوری لحظات تلخ و شیرین گذشته میپردازد. شاعر همچنین از محبتهای بیثمر و جفاهای معشوق مینالد و به دنبال تسکین دردهای عاشقانه است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۲۹۵
چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی
چراغ خلوت من شمع انجمن کردی
تو نیز ایشه خوبان بیاد دار این ظلم
که با رقیب علیرغم من سخن کردی
بخنده لب چو گزیدی چه حسرتی خوردیم
که پسته لب خندان شکر شکن کردی
بیکدوروزه جفا کی برون روی از دل
که سالها به محبت درو وطن کردی
به عاشقان جگر چاک کی رسی اهلی
بیکدو چاک که در جیب پیرهن کردی
چراغ خلوت من شمع انجمن کردی
تو نیز ایشه خوبان بیاد دار این ظلم
که با رقیب علیرغم من سخن کردی
بخنده لب چو گزیدی چه حسرتی خوردیم
که پسته لب خندان شکر شکن کردی
بیکدوروزه جفا کی برون روی از دل
که سالها به محبت درو وطن کردی
به عاشقان جگر چاک کی رسی اهلی
بیکدو چاک که در جیب پیرهن کردی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.