۱۳۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۹۷

تا دست بر اسباب سلامت نفشانی
از دامن خود گرد ملامت نفشانی

چون نقد روان میرود از دست تو ایدل
حیفست که بر آن قد و قامت نفشانی

زاهد مزن اینطعنه که در پای جوانان
سرمایه پیری بغرامت نفشانی

ای دیده مشو خیره بخورشید جمالش
تا هر طرفی اشک ندامت نفشانی

اهلی تو چنان سوخته گلخن عشقی
کاین گرد غم از خود بقیامت نفشانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.