هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، به توصیف احساسات شاعر نسبت به معشوق می‌پردازد. شاعر از نوسانات رفتار معشوق، زیبایی بی‌نظیر او و تأثیر عمیقی که بر خود و دیگران می‌گذارد سخن می‌گوید. همچنین، به قدرت تحول‌آفرین معشوق اشاره می‌کند که می‌تواند تاریکی را به نور تبدیل کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات شعر نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۲۹۹

از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی
مارا چو شمع میکشی و زنده میکنی

از نوغزال اگر تو درآیی بگشت شهر
خوبان شهر را همه شرمنده میکنی

آن یوسفی که سروقدان را ز بند خویش
آزاد میکنی و دگر بنده میکنی

شوخی و نوجوان و شه حسن از آن سبب
ننگ از من فقیر کهن ژنده میکنی

ای آفتاب اگر تو بخاک افکنی نظر
هر ذره خاکرا مه تابنده میکنی

ای باد دم مزن ز گل من که شمع را
از شرم آن جمال سر افکنده میکنی

در بزم عیش با همه در عین یاریی
جور و جفا باهلی درمانده میکنی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.