۱۳۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۰۵

منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی
ترسم که به رغم من از آن بیش نشینی

غم نیست بمن گر ننشینی غم از آنست
کز من گذری غیر مرا پیش نشینی

وصل از تو نجویم که ترا ایشه خوبان
ننگ آید اگر با من درویش نشینی

ایکان نمک بهر جگر سوزی من چند
از دیده روی در جگر ریش نشینی

اهلی دلت از گوشه نشینان عدم شد
وقتست که پهلوی دل خویش نشینی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.