۱۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۰۷

خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل سوختی
شوخیی کردی و گل را شیوه یی آموختی

بود با خوبان عالم صد نظر بازی مرا
یکنظر کردی که چشمم از دو عالم دوختی

سوختم آن دم که میگفتم حدیث حسن تو
خنده یی کردی نهان و همچو شمع افروختی

یاد داری بیوفا کز گرمی بازار حسن
بوسه یی با صد خریداری بما نفروختی

اهلی از در یوزه دلها شدی اهل دلی
عاقبت از خوشه چینی خرمنی اندوختی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.