هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان می‌شود که از درد فراق و عشق نافرجام رنج می‌برد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند گل، عرق سرد، زردی رخسار و خون دل، عمق رنج خود را نشان می‌دهد. او از بی‌وفایی معشوق شکایت دارد و آرزو می‌کند که ای کاش معشوق قدر عشق او را می‌دانست. در پایان، شاعر بر وفاداری خود تاکید می‌کند و می‌گوید که حتی اگر به پای سگ کوی معشوق هم برسد، باز هم خوشحال است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'خون دل' و 'مردن' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۳۲۰

از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی
گل در تب گرم این عرق سرد نکردی

گر عشق خریدار رخ زرد نبودی
اکسیر محبت رخ ما زرد نکردی

ایکاش نم از خون دلم خاک گرفتی
تا گرد تو خیل و سپهت گرد نکردی

گر آهوی چشم تو نبردی دلم از دست
مجنون صفتم از دو جهان فرد نکردی

دورست سگ کوی تو ار مردمی ارنه
شب عربده با عاشق شبگرد نکردی

اهلی سگ مرد ره عشقست بمردی
گر مرد نبودی سخن از مرد نکردی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.