هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و فراق می‌نالد و از کینه‌ای که یارش از ابتدا داشته شکایت می‌کند. او آرزو می‌کند که اگر از ابتدا این کینه وجود داشت، شاید دلش در اختیار خودش می‌ماند. شاعر از دوری معشوق و محرومیت از نزدیکی او می‌گوید و با اشاره به طالع بد، گناه را به گردن تقدیر می‌اندازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند کینه، فراق، و تقدیر نیاز به درک بالاتری از زندگی و روابط انسانی دارند.

شمارهٔ ۱۳۲۹

کاشکی ز اول بمن این کینه داری داشتی
تا دلم در کف عنان اختیاری داشتی

رخ ز من میتابد اکنون وه چه سان یاد آورم
آنکه بر آمد شد من اتنظاری داشتی

شد دلم محروم ازو با آنکه از نزدیکیش
گه خیال بوسه گه میل کناری داشتی

خود چو نقصان آمدی با قدر آنسلطان حسن
گر چو من مسکین گدای خاکساری داشتی

جرم یاران نیست اهلی را گناه از طالع است
ورنه همچون دیگران او نیز یاری داشتی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.