هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و غم‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که در دنیا کسی از غم‌های عشق رها نیست و حتی طبیعت نیز بر او می‌گرید. شاعر عشق را بالاتر از آزادی می‌داند و معتقد است یارانش از عشق او بهره‌مند نبوده‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۳۴۵

گیرم دل من از غم دیوانه زیست باری
در عالم از غم دل وارسته کیست باری

ایشمع از آن پریرو و دیوانه گر نگشتی
این گریه از چه داری و آن خنده چیست باری

هرچند مهر گردون رحمی بکس ندارد
بر من بچشم رحمت گردون گریست باری

ای من غلام رویت گر میکنی قبولم
پیش من این غلامی آزادگی است باری

یاران بکامرانی مرد غمت نبودند
اهلی بنامرادی مردانه زیست باری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.