۱۵۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۴۹

ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میروی
وه که چو عمر بیوفا خوش بشتاب میروی

چند بعشوه گوییم راست بگوی حال خود
راست مپرس جان من ورنه بتاب میروی

مرغ سحر بروی گل جام صبوح میکشد
نرگس مست را بگوی چند بخواب میروی

روی چو روزت از صفا شب نگذاشت در جهان
جز نفسی که همچو مه زیر نقاب میروی

اهلی اگر تو عاشقی مست بخون خویش شو
چند ببزم دیگران بهر شراب میروی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.