هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، با استفاده از استعاره‌های شراب و عشق، به مضامین عرفانی و عاشقانه می‌پردازد. شاعر از عشق و هجران سخن می‌گوید و مخاطب را از عواقب ناپخته‌گی و عجله در عشق برحذر می‌دارد. همچنین، با اشاره به طبیب و آتش، به درد عشق و درمان‌ناپذیری آن اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند شراب ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۳۵۰

صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی
تا نچشیده یی برو ورنه خراب میشوی

بسکه چو باده خون ما شب همه شب همیخوری
چون گل تازه صبحدم مست شراب میشوی

ایکه طبیبی از سرم بگذر و حال من مپرس
آتش من بهم مزن ورنه کباب میشوی

از هوس لبش دلا، تشنه مشو نفس نفس
گرچه ز گریه دمبدم غرقه در آب میشوی

اهلی شوخدیده گو از در نیکویان برو
ورنه چو اشک خود خجل از همه باب میشوی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.