هوش مصنوعی: شاعر در این متن از بی‌توجهی معشوق به غم و درد خود شکایت می‌کند و بیان می‌کند که معشوق با وجود مهر و وفا به دیگران، به او بی‌اعتنایی می‌کند. همچنین، شاعر از جفاها و رنج‌هایی که از معشوق دیده است گله می‌کند و زیبایی معشوق را به آیینه‌ای تشبیه می‌کند که تنها بازتاب‌دهنده احساسات دیگران است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و رنج عاطفی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۳۶۳

مستی و غم از طعن بداندیش نداری
آه از تو که یکذره غم خویش نداری

پیش همه از خنده نمک چند فشانی
گویا خبری زین جگر ریش نداری

مهرست و وفا کار تو با خلق ولیکن
جز ناز به بخت من درویش نداری

هر لحظه بزخم دگرم سینه کنی ریش
کو تیر جفایی که تو در کیش نداری

آیینه حسنت دل اهلی است نگهدار
باید که جز این آینه در پیش نداری
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.