هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد عشق، فراق و رنجهای روحی سخن میگوید. او از بیقراری، تنهایی و بیداری شبانه یاد میکند و با اشاره به نمادهایی مانند شمع، طاووس و کوه، احساسات خود را بیان میکند. همچنین، شاعر به عشق الهی و صبر در راه عشق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۳۶۲
دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه و زاری
اگر آتش بجای اشک گرم از دیده میباری
مگر با جلوه رفتار او طاووس دعوی کرد
که بر طاووس میخندد به قهقه کبک کهساری
زدی تیری بغیر ایمه مرا آن از تو بر دل بود
عجب گر جان برم زینغم که زخمی خورده ام کاری
شهید عشق اگر بردار گردد دولتی باشد
بیا باشد کزین دولت مرا محروم نگذاری
تو مست خواب خوش شبها چه دانی حال بیداران
مگر احوال ما داند سگ کویت به بیداری
مگر روز قیامت باز گویم آنچه من دیدم
شب هجران ز تنهایی و بیداری و بیماری
نظر بازی مکن بر روی خوبان دو کون ایدل
که اینجا شرمساری بینی و آنجا گرفتاری
بصد خون جگر فرهاد اگر در کوه راهی کرد
تو همت پیشه کن اهلی که کوه از پیش برداری
اگر آتش بجای اشک گرم از دیده میباری
مگر با جلوه رفتار او طاووس دعوی کرد
که بر طاووس میخندد به قهقه کبک کهساری
زدی تیری بغیر ایمه مرا آن از تو بر دل بود
عجب گر جان برم زینغم که زخمی خورده ام کاری
شهید عشق اگر بردار گردد دولتی باشد
بیا باشد کزین دولت مرا محروم نگذاری
تو مست خواب خوش شبها چه دانی حال بیداران
مگر احوال ما داند سگ کویت به بیداری
مگر روز قیامت باز گویم آنچه من دیدم
شب هجران ز تنهایی و بیداری و بیماری
نظر بازی مکن بر روی خوبان دو کون ایدل
که اینجا شرمساری بینی و آنجا گرفتاری
بصد خون جگر فرهاد اگر در کوه راهی کرد
تو همت پیشه کن اهلی که کوه از پیش برداری
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.