هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عشق الهی، شفا و امید سخن می‌گوید. شاعر به عشق به عنوان نیروی حیات‌بخش اشاره می‌کند که مانند طبیبی شفادهنده عمل می‌کند. همچنین، از تشنگی معنوی و نیاز به وصال الهی صحبت می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۳۶۵

صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلافی
کاین عشق نمی بندد بی آینه صافی

خوش آنکه طبیب من آمد بسر خسته
میداد ز لب شربت میخواند هوالشافی

گتم که تو چون عیسی گر مرده کنی زنده
حاجت بدعا نبود هرچند بود کافی

مشتاقترم هر دم ساقی به می وصلت
بر تشنه مستسقی دریا نبود وافی

اهلی به نسیم خود دل زنده کنش چون تو
هم گلبن مقصودی هم گلشن الطافی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.