هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از درد هجران و عشق نافرجام مینالد. او از معشوق میخواهد که به او توجه کند و رنجهایش را پایان دهد. شاعر همچنین از نگاه معشوق که گویا به دشمنانش اشاره میکند، شکایت دارد و از بیوفایی و ناز معشوق مینالد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۳۷۹
چه سر پیش آری و با خود مرا همراز گردانی
بلب چندک رسانی جان و دیگر باز گردانی
بخون من چه دشمن را اشارت میکند چشمت
هلاک صد چو من این بس که چشم از ناز گردانی
ز مستی دوست از دشمن نمیدانی از آن با غیر
سخنگویی و روی از عاشق جانباز گردانی
اگر افسانه عشقت بپایان آورم صد ره
چو گویی یکسخن دیگر همان آغاز گردانی
چو بلبل از خزان هجر اهلی بسته لب تا کی
بیا ایگل که تا بازش سخن پرداز گردانی
بلب چندک رسانی جان و دیگر باز گردانی
بخون من چه دشمن را اشارت میکند چشمت
هلاک صد چو من این بس که چشم از ناز گردانی
ز مستی دوست از دشمن نمیدانی از آن با غیر
سخنگویی و روی از عاشق جانباز گردانی
اگر افسانه عشقت بپایان آورم صد ره
چو گویی یکسخن دیگر همان آغاز گردانی
چو بلبل از خزان هجر اهلی بسته لب تا کی
بیا ایگل که تا بازش سخن پرداز گردانی
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.