هوش مصنوعی: این متن به زیبایی‌ها و رازهای عشق و عرفان می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که دوران عشق بی‌نظیر است و عاشقان هرگز به پایان نمی‌رسند. عشق بی‌آغاز و انجام است و تنها آشنایان راه می‌توانند به عمق آن پی ببرند. همچنین، شاعر به زیبایی معشوق و ناتوانی دیگران در درک کامل عشق اشاره می‌کند. در پایان، شاعر از خودپرستی برحذر می‌دارد و آن را هم‌تراز بت‌پرستی می‌داند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند خودپرستی و بت‌پرستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک کامل دارند.

غزل ۱۶

خوشتر از دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست

مطربان رفتند و صوفی در سماع
عشق را آغاز هست انجام نیست

کام هر جوینده‌ای را آخریست
عارفان را منتهای کام نیست

از هزاران در یکی گیرد سماع
زانکه هر کس محرم پیغام نیست

آشنایان ره بدین معنی برند
در سرای خاص، بار عام نیست

تا نسوزد برنیاید بوی عود
پخته داند کاین سخن با خام نیست

هر کسی را نام معشوقی که هست
می‌برد، معشوق ما را نام نیست

سرو را با جمله زیبایی که هست
پیش اندام تو هیچ اندام نیست

مستی از من پرس و شور عاشقی
و آن کجا داند که درد آشام نیست

باد صبح و خاک شیراز آتشیست
هر که را در وی گرفت آرام نیست

خواب بی‌هنگامت از ره می‌برد
ورنه بانگ صبح بی هنگام نیست

سعدیا چون بت شکستی خود مباش
خود پرستی کمتر از اصنام نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۵
گوهر بعدی:غزل ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.