۴۴۴ بار خوانده شده

غزل ۳۰

هر کسی در حرم عشق تو محرم نشود
هر براهیم به درگاه تو ادهم نشود

با یزیدی و جنیدش بیاید تجرید
ترک و تجرید مشایخ به تو معلم نشود؟

آنچه در سر ضمایر بودش شیخ کبیر
هر کسی در سر اسرار مفهم نشود

تا ز دنیا نکند ترک سلاطین جهان
سالک راه و گزین همه عالم نشود

ترک دنیا نکنی نعمت عقبی طلبی؟
این دو عالم به تو یک‌جای مسلم نشود

گر خردمندی از اوباش جفایی بیند
شادمان گردد و دیگر به سر غم نشود

سنگ بدگوهر اگر کاسهٔ زرین شکند
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

سعدیا گر به تو دردست به درمان برسی
هر که دردی نکشد لایق مرهم نشود؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۹
گوهر بعدی:غزل ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.