هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که دربارهٔ عشق الهی، ترک دنیا و رسیدن به حقیقت سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که بدون ترک دنیا و گذر از مادیات، نمی‌توان به حقیقت و نعمت‌های اخروی دست یافت. همچنین، تأکید می‌کند که درد و رنج، بخشی از مسیر رسیدن به کمال است و بدون آن، فرد لایق رسیدن به آرامش و درمان نخواهد بود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم خاص عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل ۳۰

هر کسی در حرم عشق تو محرم نشود
هر براهیم به درگاه تو ادهم نشود

با یزیدی و جنیدش بیاید تجرید
ترک و تجرید مشایخ به تو معلم نشود؟

آنچه در سر ضمایر بودش شیخ کبیر
هر کسی در سر اسرار مفهم نشود

تا ز دنیا نکند ترک سلاطین جهان
سالک راه و گزین همه عالم نشود

ترک دنیا نکنی نعمت عقبی طلبی؟
این دو عالم به تو یک‌جای مسلم نشود

گر خردمندی از اوباش جفایی بیند
شادمان گردد و دیگر به سر غم نشود

سنگ بدگوهر اگر کاسهٔ زرین شکند
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

سعدیا گر به تو دردست به درمان برسی
هر که دردی نکشد لایق مرهم نشود؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۹
گوهر بعدی:غزل ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.