هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از احساسات عمیق، عشق، درد، و حیرت خود سخن می‌گوید. او از مفاهیمی مانند عشق الهی، رنج‌های درونی، و جست‌وجوی حقیقت استفاده کرده و با تصاویر شاعرانه مانند دوزخ، سراب، و شراب، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به مولانا و ظهوری دارد که نشان‌دهنده تأثیرپذیری از ادبیات عرفانی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و اشارات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵

سپردم دوزخ و آن داغهای سینه تابش را
سرابی بود در ره تشنه برق عتابش را

ز پیدایی حجاب جلوه سامان کردنش نازم
کف صهباست گویی پنبه مینای شرابش را

ندانم تا چه برق فتنه خواهد ریخت بر هوشم
تصور کرده ام بگسستن بند نقابش را

دم صبح بهار این مایه مدهوشی نمی ارزد
صبا بر مغز دهر افشاند گویی رختخوابش را

سوارش داغ حیرانی غبارش عرض ویرانی
جهان را دیدم و گردیدم آباد و خرابش را

ز تاب تشنگی جان را نوید آبرو بخشم
کمند جذبه دریا شناسم موج آبش را

ز من کز بیخودی در وصل رنگ از بوی نشناسم
به هر یک شیوه نازش باز می خواهد جوابش را

سوار توسن نازست و بر خاکم گذر دارد
ببال ای آرزو چندان که دریابی رکابش را

شکایت نامه گفتم درنوردم تا روان گردد
همان در راه قاصد ریخت رشکم پیچ و تابش را

ندانم تا چه سان از عهده دردش برون آیم
ز شادی جان بها گفتم متاع کم میابش را

ز خوبان جلوه وز ما بیخودان جان رونما خواهد
خریدارست زانجم تا به شبنم آفتابش را

خیالش صید دام پیچ و تاب شوق بود اما
من از مستی غلط کردم به شوخی اضطرابش را

به نظم و نثر مولانا ظهوری زنده ام غالب
رگ جان کرده ام شیرازه اوراق کتابش را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.