هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به موضوعاتی مانند عشق، تقدیر، می‌نوشی، و رنج‌های عاشقانه می‌پردازد. شاعر از دل‌بستگی به معشوق، ناامیدی، و پذیرش سرنوشت سخن می‌گوید و با اشاره به می‌و مستی، حالتی از رهایی و تسلیم را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، اشاره به می‌نوشی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۱۸

بی دل نشد ار دل به بت غالیه مو داد
گویی مگر آن دل که ز من برد به او داد

سخته ست دل غیر وگر از ننگ نگویی
برگشتن مژگان تو گوید که چه رو داد

شایسته همین ما و تو بودیم که تقدیر
ما را سخن نغز و ترا روی نکو داد

ساقی دگرم بود به میخانه ز مسجد
می یک دو قدح بود و فریبم به سبو داد

برخیز که دلجویی من بر تو حرام ست
ای آن که ندانی خبرم زان سر کو داد

زین ساده دلی داد که چون دید به خوابم
ترسید خود و مژده مرگم به عدو داد

حسن تو به ساقیگری آیین نشناسد
مست آمد و یکبار دو ساغر ز دو سو داد

در گلشنم و آرم از آن روی نکو یاد
در دوزخم و خواهم از آن تندی خو داد

گفتن سخن از پایه غالب نه ز هوش ست
امروز که مستم خبری خواهم ازو داد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.