هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های پیچیده، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، فریب، و حقیقت می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت و نمادهای فرهنگی برای بیان احساسات عمیق و نگاه انتقادی به جامعه استفاده می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و استفاده از استعاره‌های پیچیده و نگاه انتقادی به مسائل اجتماعی، درک آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است نیاز به دانش ادبی و فرهنگی بیشتری برای درک کامل داشته باشند.

شمارهٔ ۱۴۷

هر ذره را فلک به زمین بوس می رسد
گر خاک راست دعوی ناموس می رسد

زان می که صاف آن به بتان وقف کرده اند
درد ته پیاله به طاووس می رسد

زین سان که خو گرفته عاشق کشی ست حسن
مر شمع را شکایت فانوس می رسد

خود پیش خود کفیل گرفتاری منست
هر دم به پرسش دل مأیوس می رسد

بیرون میا ز خانه به هنگام نیمروز
رشک آیدم که سایه به پابوس می رسد

ارباب جاه را ز رعونت گزیر نیست
کاین نشئه از شراب خم کوس می رسد

گفتم به وهم پرسش عبرت برای چه؟
گفتا ز طوف دخمه کاووس می رسد

سجاده رهن می نپذیرفت میفروش
کاین را نسب به خرقه سالوس می رسد

خون موجزن ز مغز رگ جان ندیده ای
دانی که از تراوش کیموس می رسد

خشکست گر دماغ ورع غالبا چه بیم
کز ذوق سودن کف افسوس می رسد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.