هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف رنج‌ها، اندوه‌ها و ناامیدی‌های شاعر می‌پردازد. در آن از تصاویری مانند گریه، خاک، سینه‌ی سوزان، برق جانسوز، دریای خون و چشمان اشکبار استفاده شده است. شاعر از جفای دیگران، ناامیدی از افلاک و رنج‌های پنهان خود سخن می‌گوید. همچنین، به زیبایی‌های گذرا و گرمی وجودی اشاره می‌کند که در نهایت به شرر و آه تبدیل می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'دریای خون' و 'زهری که پنهان می‌خورد' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۹۷

در گریه از بس نازکی رخ مانده بر خاکش نگر
وان سینه سودن از تپش بر خاک نمناکش نگر

برقی که جانها سوختی دل از جفا سردش ببین
شوخی که خونها ریختی دست از حنا پاکش نگر

آن کو به خلوت با خدا هرگز نکردی التجا
نالان به پیش هر کسی از جور افلاکش نگر

تا نام غم بودی زبان می گفت دریا در میان
دریای خون اکنون روان از چشم سفاکش نگر

آن سینه کز چشم جهان مانند جان بودی نهان
اینک به پیراهن عیان از روزن چاکش نگر

بر مقدم صید افگنی گوشی بر آوازش ببین
در بازگشت توسنی چشمی به فتراکش نگر

بر آستان دیگری در شکر دربانش ببین
در کوی از خود کمتری در رشک خاشاکش نگر

تا گشته خود نفرین شنو تلخ ست بر لب خنده اش
زهری که پنهان می خورد پیدا ز تریاکش نگر

ها خوبی چشم و دلش ها گرمی آب و گلش
چشم گهربارش ببین آه شررناکش نگر

خواند به امید اثر اشعار غالب هر سحر
از نکته چینی در گذر فرهنگ و ادراکش نگر
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.