هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از شوق و عشق سخن می‌گوید و به زیبایی‌های آن می‌پردازد. او از احساسات عمیق خود، تأثیر شوق بر دل، و ارتباط آن با موسیقی و شراب سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند فریبندگی عشق، رهبری شوق، و نهایت عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات به شراب و مستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۳۱

شدم سپاسگزار خود از شکایت شوق
زهی ز من به دل بی غمش سرایت شوق

به بزم باده گریبان گشودنش نگرید
خوشا بهانه مستی خوشا رعایت شوق

هر آن غزل که مرا خود به خاطرست هنوز
به بانگ چنگ ادا می کند ز غایت شوق

دخان ز آتش یاقوت گر دمد عجبست
عجب ترست ازین بر لبش حکایت شوق

غلط کند ره و آید به کلبه ام ناگاه
صنم فریب بود شیوه هدایت شوق

متاع کاسد اهل هوس به هم برزن
کنون که خود شده ای شحنه ولایت شوق

به خود مناز و بیاموز کار هم بپذیر
من و نهایت عشق و تو و بدایت شوق

مکن به ورزش این شغل جهد می ترسم
که چون رسی به خط خطوه نهایت شوق،

ترا ز پرسش احباب بی نیاز کند
غرور یکدلی و نازش حمایت شوق

سر تو سبزتر از حرف غالبست به دهر
خجسته باد به فرق تو ظل رایت شوق
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.