هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی سخن می‌گوید. شاعر از بی‌اعتباری دنیا، ناتوانی انسان در برابر تقدیر، و رنج‌های بشری صحبت می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، رنج، و جست‌وجوی معنویت اشاره دارد. در نهایت، شاعر به دنبال آرامش و رهایی از این رنج‌هاست.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و مرگ ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۴۱

نه مرا دولت دنیا نه مرا اجر جمیل
نه چو نمرود توانا نه شکیبا چو خلیل

با رقیبان کف ساقی به می ناب کریم
با غریبان لب جیحون به دمی آب بخیل

بنه و بار به شبگیر درافگنده به راه
آن که دانست سراسیمگی صبح رحیل

هان و هان ای گهرین پاره سیمین ساعد
کز دم تیغ بلیسی به زبان خون قتیل

بس کن از عربده تا چند ربایی به فسوس
از گدایان سر و از تارک شاهان اکلیل

تو نباشی، دگری، کوی تو نبود، چمنی
کی شدستیم به دلتنگی جاوید کفیل؟

ترس موقوف چه شد رشک نبینی که دگر
دارم آهنگ نیایشگری رب جلیل

ای به مسمار قضا دوخته چشم ابلیس
به دم گرمروان سوخته بال جبریل

با توام خرمی خاطر موسی بر طور
با خودم خستگی لشکر فرعون به نیل

بر کمال تو در اندازه کمال تو محیط
بر وجود تو در اندیشه وجود تو دلیل

نکنی چاره لب خشک مسلمانی را
ای به ترسابچگان کرده می ناب سبیل

غالب سوخته جان را چه به گفتار آری؟
به دیاری که ندانند نظیری ز قتیل
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.