هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از بدگویی‌های خود، امید به دیدار، نگاه معشوق، گریه‌هایش، و ناله‌های جان‌سوز سخن می‌گوید. همچنین، از بدگمانی‌ها و آزمایش‌هایش در رابطه با معشوق یاد می‌کند و در نهایت، به شیوه‌های بیان عاشقانه و هنری خود اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارند.

شمارهٔ ۲۴۳

بود بدگو ساده با خود همزبانش کرده ام
از وفا آزردنت خاطرنشانش کرده ام

بر امید آن که اختر در گذر باشد مگر
هرزه می گویم که بر خود مهربانش کرده ام

گوشه چشمش به بزم دلربایان با من ست
وقت من خوش باد کز خود بدگمانش کرده ام

جان به تاراج نگاهی دادن از عجزم شمرد
آن که منع ربط دامن با میانش کرده ام

دل ز جوش گریه گر بر خویشتن بالد رواست
قطره ای بوده ست و بحر بی کرانش کرده ام

در حقیقت ناله از مغز جان روییده ای ست
کز برای عذر بی تابی زبانش کرده ام

بدگمان و نکته چین و عیب جویش دیده ام
امتحانی چند صرف امتحانش کرده ام

در تلاش منصب گل چینیم دارد هنوز
آن که ساقی را به مستی باغبانش کرده ام

جوهر هر ذره از خاکم شهید شیوه ای ست
وای من کز خود شمار کشتگانش کرده ام

تا نیارد خورده بر بدمستی دوشم گرفت
بوسه را در گفتگو مهر دهانش کرده ام

در طلب دارم تقاضایی که گویی در خیال
بوسه تحویل لب شکرفشانش کرده ام

غالب از من شیوه نطق ظهوری زنده گشت
از نوا جان در تن ساز بیانش کرده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.