هوش مصنوعی:
این شعر به بیان احساسات عمیق و پیچیدهای مانند عشق، رنج، امید و ناامیدی میپردازد. شاعر از بندگی، مرگ، رنجهای عاطفی و امید به زندگی سخن میگوید و از تصاویر شاعرانه مانند گوهر از بحر، دوزخ و قلزم برای انتقال مفاهیم استفاده میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مضامین مانند مرگ و رنج عاطفی نیاز به بلوغ فکری دارند.
شمارهٔ ۳۰۵
بر دست و پای بند گرانی نهاده ای
نازم به بندگی که نشانی نهاده ای
ایمن نیم ز مرگ اگر رسته ام ز بند
دلدوز ناوکی به کمانی نهاده ای
گوهر ز بحر خیزد و معنی ز فکر ژرف
بر ما خراج طبع روانی نهاده ای
تا در امید عمر به پندار بگذرد
از لطف در حیات نشانی نهاده ای
تا خسته بلا نبود بی گریزگاه
در مرگ احتمال امانی نهاده ای
رازست، گر دلی به جفایی شکسته ای
دارست، گر سری به سنانی نهاده ای
دوزخ به داغ سینه گدازی نهفته ای
قلزم به چشم اشک فشانی نهاده ای
بر هر دلی فسون نشاطی دمیده ای
بر هر تنی سپاس روانی نهاده ای
هر دیده را دری به خیالی گشوده ای
هر فرقه را دلی به گمانی نهاده ای
غالب ز غصه مرد همانا خبر نداشت
کاندر خرابه گنج نهانی نهاده ای
نازم به بندگی که نشانی نهاده ای
ایمن نیم ز مرگ اگر رسته ام ز بند
دلدوز ناوکی به کمانی نهاده ای
گوهر ز بحر خیزد و معنی ز فکر ژرف
بر ما خراج طبع روانی نهاده ای
تا در امید عمر به پندار بگذرد
از لطف در حیات نشانی نهاده ای
تا خسته بلا نبود بی گریزگاه
در مرگ احتمال امانی نهاده ای
رازست، گر دلی به جفایی شکسته ای
دارست، گر سری به سنانی نهاده ای
دوزخ به داغ سینه گدازی نهفته ای
قلزم به چشم اشک فشانی نهاده ای
بر هر دلی فسون نشاطی دمیده ای
بر هر تنی سپاس روانی نهاده ای
هر دیده را دری به خیالی گشوده ای
هر فرقه را دلی به گمانی نهاده ای
غالب ز غصه مرد همانا خبر نداشت
کاندر خرابه گنج نهانی نهاده ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.