هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از زبان عاشقی خطاب به معشوق یا خداوند سروده شده است. شاعر از رنج‌ها، عشق، انتظار و ستایش معشوق سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند عشق الهی، صبر، رنج و امید استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۰۶

چون زبانها لال و جانها پر ز غوغا کرده ای
بایدت از خویش پرسید آنچه با ما کرده ای

گر نه ای مشتاق عرض دستگاه حسن خویش
جان فدایت دیده را بهر چه بینا کرده ای؟

هفت دوزخ در نهاد شرمساری مضمرست
انتقام است این که با مجرم مدارا کرده ای

صد گشاد آن را که هم امروز رخ بنموده ای
مژده باد آن را که محو ذوق فردا کرده ای

خوبرویان چون مذاق خوی ترکان داشتند
آفرینش را بر ایشان خوان یغما کرده ای

خستگان را دل به پرسشهای پنهان برده ای
با درستان گر نوازشهای پیدا کرده ای

چشمه نوش ست از زهر عتابت کام جان
تلخی می در مذاق ما گوارا کرده ای

ذره ای را روشناس صد بیابان گفته ای
قطره ای را آشنای هفت دریا کرده ای

دجله می جوشد همانا دیده ها جویای تست
شعله می بالد مگر در سینه ها جا کرده ای؟

جلوه و نظاره پنداری که از یک گوهرست
خویش را در پرده خلقی تماشا کرده ای

چاره در سنگ و گیاه و رنج با جاندار بود
پیش از آن کاین دررسد آن را مهیا کرده ای

دیده می گرید زبان می نالد و دل می تپد
عقده ها از کار غالب سر به سر وا کرده ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.