هوش مصنوعی:
شاعر از درد فراق معشوق و رنج هجران مینویسد و از طبیب میخواهد چارهای برای این درد بیابد. او توصیف میکند که چگونه عشق و هجران، جانش را به مرگ نزدیک کرده و خود را اسیر عشق و نیازمند رحمت میداند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و درد هجران است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات ادبی و سبک کلاسیک ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
بخش ۳۸ - شعر گفتن ورقه
ایا پر هنر راد و دانا طبیب
یکی چاره کن بر فراق حبیب
که از هجر آن سرو سیمین صنم
گدازنده ام هم چو زرین قضیب
نصیب بتم خوبی و چابکیست
چرا مرمرا محنت آمد نصیب؟
کرا عشق و هجران بهم یار گشت
شود جانش با مرگ بی شک قریب
منم بستهٔ عشق، رحمت کنید
برین خستهٔ مستمند غریب
یکی چاره کن بر فراق حبیب
که از هجر آن سرو سیمین صنم
گدازنده ام هم چو زرین قضیب
نصیب بتم خوبی و چابکیست
چرا مرمرا محنت آمد نصیب؟
کرا عشق و هجران بهم یار گشت
شود جانش با مرگ بی شک قریب
منم بستهٔ عشق، رحمت کنید
برین خستهٔ مستمند غریب
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۳۷ - بازگشتن ورقه از شام
گوهر بعدی:بخش ۳۹ - چو گفت این، بگفتش که ای رادمرد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.