۲۳۸ بار خوانده شده

بخش ۱۳ - ملاقات کردن پیران، فرامرز را و سخن گفتن هر دو به صلح

که گر می پذیری درین صیدگاه
کنی سربلندم در این جایگاه

یک امروز و فردا هم اینجا بیا
تو مهمان مایی و ما کدخدا

دو روزه در این دشت با یکدگر
بباشیم با شادی و نوش خور

مگر بیخ کین از جهان برکنیم
ز دل دوستی در میان آوریم

ابا همدمان باده نوشیم شاد
زکین گذشته نیاریم یاد

دلاور چو گفتار پیران شنید
پیاده شد و آفرین گسترید

چو نزدیک او رفت پیران گرد
بدید آن سرفراز با دستبرد

چو دید آن بر و پیکر دلپذیر
ز دیدار او شد جوان، مرد پیر

بدان حسن و مردی دیدار او
به جان هر کسش شد خریدار او

خوش آمدش گفتار و بالای او
به خوبی سخن گفتن و رای او

ببوسید روی فرامرز شیر
سرافراز پیران گرد دلیر

فرامرز گفتش که ای پهلوان
سزدگر بیایی به روشن روان

نخستین شمایید مهمان ما
که من دوستداری کنم با شما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۲ - اندر شکار رفتن فرامرز با بانو گشسب
گوهر بعدی:بخش ۱۴ - سخن گفتن فرامرز با پیران برای مهمانداری و قبول کردن پیران و تورانیان و مهمانی کردن فرامرز، ایشان را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.