۱۸۲ بار خوانده شده

بخش ۷۸ - آهنگ جنگ

بدو آتبین گفت دادی تو داد
از این بیش گفتار دیگر مباد

سپه باز گردان تو ایدر بپای
که با تو بکوشم به زور خدای

بفرمود تا بازپس شد سپاه
سوی لشکر خویشتن رفت شاه

بپوشید خفتان و ساز نبرد
دل لشکر از رنج او شد بدرد

سپاه از عنانش برآویختند
خروش از دل و جان برانگیختند

که شاها، مخور با سپه زینهار
بمان تا کند دیگری کارزار

که پرگست، اگر بر تو آید گزند
بمانیم بیچاره و مستمند

برآرد ز خرد و بزرگ او دمار
نیابیم از او کس به جان زینهار

به پاسخ چنین گفت شیر دلیر
که از گرگ، هرگز نترسید شیر

شما در مدارید از این کار ننگ
که من دیده ام رزم مردان جنگ

بکوشم بدان سان که دارم توان
دل شیر دارم تن خسروان

به نیروی یزدان بر آرم دمار
از این دیو چهره در این کارزار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۷ - پاسخ کوش
گوهر بعدی:بخش ۷۹ - جنگ آتبین و کوش و پیروزی آتبین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.