هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، عشق، می‌نوشی، و انتقاد از زهد ریاکارانه سخن می‌گوید. شاعر با اشاره به زلف یار و جام می، زیبایی و لذت‌های زندگی را ستایش می‌کند و در مقابل، زاهدانی را که از روی ریاکاری پرهیز می‌کنند، مورد تمسخر قرار می‌دهد. همچنین، او بر اهمیت عشق و دوری از بحث‌های بی‌ثمر تأکید دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و انتقاد از زهد ریاکارانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۱۱

تا شانه شد مشاطه گر آن زلف عنبربیز را
پامال شد مشک خطا در زیر پا شبدیز را

با زاهد بیمار دل برگوی ز افلاطون خم
صحت شود گر بشکند با جام می پرهیز را

گردون اگر بر هم خورد خورشید دیگرگون شود
مگذار تا پیچد به هم آن زلف پرانگیز را

در صحبت چون و چرا کم گوی سر عشق را
زینهار با خامان مده جام می لبریز را

شام سعیدا صبح شد از پرتو یک جام می
روزش نکو هرگز نشد آن زاهد شب خیز را
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.