هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و جستجوی بی‌ثمر یار می‌گوید. او از طبیعت و عناصری مانند لاله، شراب، و باغ برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. همچنین، به تأثیر خاطرات و نگاه یار در روشنایی دل اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و غم‌انگیز است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ عاطفی و شناختی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۴

بیرون ز سینه طرح مینداز داغ را
چشمی بد است رخنهٔ دیوار باغ را

در موسمی که لاله قدح پر ز خون کند
حیف است بی شراب گذاری ایاغ را

بس جستجوی یار که کردم ز هر دیار
دانسته کس نداد ز جانان سراغ را

روغن کشم ز نرگس بادام، شام هجر
روشن کنم به یاد نگاهی چراغ را

از یار اهل جذبه سعیدا صفا برند
خود گو چه سود نکهت گل بید باغ را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.