هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و جهان است. او از گرمی یاد معشوق، بیماری نرگس از مستی چشم او، و تعظیم سرو در برابر معشوق سخن میگوید. همچنین، شاعر به مسائل عرفانی مانند رهایی از دنیا و امید به دیدار معشوق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۷۳
آه گرمی که به یاد تو ز دل ها برخاست
مرده ای بود ز اعجاز مسیحا برخاست
نرگس از مستی چشم تو چنین شد بیمار
سرو آزاد به تعظیم تو از جا برخاست
هر کجا بزم طرب ساز تو شد از راه ادب
زود بنشست ز پا ساغر و مینا برخاست
به هوای گل رخسار تو از پردهٔ غیب
غنچه بیرون شد و نرگس به تماشا برخاست
هر دو جا رفتم و دیدم که ز بدنامی من
مؤمن از کعبه و کافر ز کلیسا برخاست
وای بر حال کسی کاو به جهان دل بربست
ای خوشا آن که به دل از سر دنیا برخاست
از سر کون و مکان از ته دل بر سر دل
به امیدی که نشینی تو سعیدا برخاست
مرده ای بود ز اعجاز مسیحا برخاست
نرگس از مستی چشم تو چنین شد بیمار
سرو آزاد به تعظیم تو از جا برخاست
هر کجا بزم طرب ساز تو شد از راه ادب
زود بنشست ز پا ساغر و مینا برخاست
به هوای گل رخسار تو از پردهٔ غیب
غنچه بیرون شد و نرگس به تماشا برخاست
هر دو جا رفتم و دیدم که ز بدنامی من
مؤمن از کعبه و کافر ز کلیسا برخاست
وای بر حال کسی کاو به جهان دل بربست
ای خوشا آن که به دل از سر دنیا برخاست
از سر کون و مکان از ته دل بر سر دل
به امیدی که نشینی تو سعیدا برخاست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.